کد مطلب:77686 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:118

خطبه 202-در قدرت خداوند











و من خطبه له علیه السلام

یعنی از خطبه ی امیرالمومنین علیه السلام است.

«و كان من اقتدار جبروته و بدیع لطائف صنعته، ان جعل من ماء البحر الزاخر المتراكم المتقاصف یبسا جامدا، ثم فطر منه اطباقا، ففتقها سبع سماوات بعد ارتتاقها، فاستمسكت بامره و قامت علی حده، یحملها الاخضر المثعنجر و القمقام المسخر، قد ذل لامره و ادعن لهیبته و وقف الجاری منه لخشیته.»

یعنی و هست از توانائی سلطنت آفریدگار و نوپدیدآوردنهای آفرینش و كردار پنهان او اینكه خلق كرد و آفرید از آب دریای بسیار موج زننده ی بر هم نشسته ی پرصدا، زمین خشك بی رطوبت را، پس آفرید از آن آب طبقات بر روی هم چیده را، پس جدا و ممتاز ساخت آن طبقات را به هفت آسمانها، بعد از جمع بودن و یكجا بودن آنها در آن آب، پس باستادند بحكم او و برپا ایستادند بر نهج اصول و هیئات قرار داد او، در حالتی كه زمین یابس جامد بود. آب كبود سیلان كننده و دریای تسخیرشده، در حالی كه بود رام مر امر او و منقاد هیبت و سطوت او و ایستاد و ساكن گشت در آن از آن آب از ترس حكم او.

و كیفیت ایجاد و خلقت آب اول و جرم زمین و طبقات آسمانها و آب حامل زمین، به تفصیل گذشت در خطبه ی اول.

«و جبل جلامیدها و نشوز متونها و اطوادها، فارساها فی مراسیها و الزمها قرارتها، فمضت رووسها فی الهواء و رست اصولها فی الماء، فانهد جبالها عن سهولها و اساخ قواعدها فی متون اقطارها و مواضع انصابها، فاشهق قلالها و اطال انشازها و جعلها للارض عمادا و ارزها فیها اوتادا، فسكنت علی حركتها من ان تمید باهلها او تسیخ بحملها، او تزول عن

[صفحه 863]

مواضعها.»

یعنی و خلق كرد و آفرید سنگهای زمین را و بلند پشته ها و تلهای او را و كوههای او را، پس ثابت و برقرار گردانید آنها را در جای ثبات آنها و لازم گردانید و نگاه داشت آنها را در جای قرار آنها، پس گذر كرد سرهای آنها در هوا و فرورفت بیخهای آنها در آب، پس بلند كرد كوههای زمین را از هموار زمین و داخل كرد اساس آنها را در پشته های اطراف و نهایات زمین و در جاهای علامات و نشانه های زمین، پس بلند گردانید سرهای كوهها را و دراز گردانید بلند شدن از زمین آنها را و گردانید آن كوهها را از برای زمین ستون و نگاهبان و فروكوفت آنها را در زمین از جهت بودن آنها میخهای زمین، پس ساكن و آسوده شد زمین از حركتش از اینكه حركت دهد و بلرزاند اهل خود را و یا داخل گرداند در آب برداشته ی خود را، یا اینكه زایل گردد از مواضع خود و از جایی به جایی رود.

«فسبحان من امسكها بعد موجان میاهها و اجمدها بعد رطوبه اكنافها، فجعلها لخلقه مهادا و بسطها لهم فراشا، فوق بحر لجی راكد لایجری و قائم لایسری، تكركره الریاح العواصف و تمخضه الغمام الذوارف، (ان فی ذلك لعبره لمن یخشی).»

یعنی پس تنزیه می كنم تنزیه كردنی كسی را كه نگاه داشت زمین را بعد از موج زدن آبهای محیط بر او و خشك گردانید او را بعد از تر بودن اطراف او، به سبب داخل بودن در آب، پس گردانید او را از برای مخلوقات خود آرامگاه و پهن گردانید او را از جهت گشتن از برای ایشان نشستنگاه، بر بالای دریای بزرگ آسوده كه جاری نمی شود و ایستاده كه سرایت از جایی بجایی نمی كند، در حالتی كه صدمه می زند او را بادهای جهنده و می جنباند او را ابرهای ریزنده، به سبب باریدن بسیار و جاری ساختن سیلها و رودخانه ها. به تحقیق كه در این مخلوقات هر آینه محل عبرت گرفتن و بینائی حاصل كردن است از برای كسی كه صاحب خشیت و خوف از خدا باشد. یعنی علمای دینیه از جهت قول خدای تعالی «انما یخشی الله من عباده العلماء».

[صفحه 864]


صفحه 863، 864.